بازدید 32634

جزئیات عروسی دختر خبرساز با مرد اعدامی

امیر و پرستو که حدود ۵ ماه است با هم آشنا شده‌اند به صورتی حرف می‌زنند که انگار سال‌هاست آنها همدیگر را می‌شناسند و از صدای هم انرژی می‌گیرند و خیلی واضح می‌توان حس علاقه‌مندی این ۲ جوان را درک کرد.
کد خبر: ۵۸۴۱۳۰
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۸ 27 April 2016
این دختر و پسر جوان قصد داشتند روز ولادت حضرت علی (ع) در زندان و در مراسمی ‌با هم عقد کنند اما امیر مخالف این کار شد و می‌خواهد پس از آزادی این مراسم را برگزار کند.

به گزارش روزنامه ایران، پرستو ۲۸ ساله دختر جوانی است که پس از آشنایی با یکی از هم سلولی‌های برادرش که متهم به قتل است تصمیم به ازدواج با وی گرفته تا بتوانند پس از کمک و رهایی مرد مورد علاقه اش از زندان با هم زندگی کنند.

پرستو دختر تحصیلکرده و آرامی‌است که نخستین بار وقتی به ملاقات برادرش می‌رود با جوان بی انگیزه و ناراحتی روبه رو می‌شود که در صحبت با مادرش اصرار بر بی‌گناهی می‌کند و همین حرف‌ها باعث کنجکاوی دختر جوان می‌شود.این دختر پس از پایان ملاقات به سراغ مادر هم سلولی برادرش می‌رود و از وی می‌خواهد تا شماره اش را در اختیار امیر بگذارد تا درباره روز حادثه که امیر را به اتهام قتل دستگیر کرده‌اند اطلاعات بیشتری بگیرد تا شاید بتواند کمکش کند.

امیر در نخستین تماس تلفنی و در حالی که از زندگی اش ناامید شده بود با دختر جوان درباره روز حادثه حرف می‌زند و ادامه تماس‌های تلفنی این دو جوان به جایی می‌رسد که پرستو به پسر زندانی علاقه‌مند می‌شود تا حدی که تصمیم به ازدواج با وی می‌گیرد.

پرستو  آخرین روزهای فروردین ماه سال جاری با حضور در دادسرای امور جنایی تهران درخواست ازدواجش با قاتل جوان در زندان را مطرح کرد و از قاضی شهریاری سرپرست دادسرا  برای انجام این کار کمک خواست.

این دختر و پسر جوان قصد داشتند روز ولادت حضرت علی (ع) در زندان و در مراسمی ‌با هم عقد کنند اما امیر مخالف این کار شد و می‌خواهد پس از آزادی این مراسم را برگزار کند.

امیر برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش سنگ بزرگی را پیش روی خود دارد و آن پرداخت دیه ۵۰۰ میلیون تومانی برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول است.

گفت‌وگوی همزمان با پرستو و امیر در زندان
امیر و پرستو که حدود ۵ ماه است با هم آشنا شده‌اند به صورتی حرف می‌زنند که انگار سال‌هاست آنها همدیگر را می‌شناسند و از صدای هم انرژی می‌گیرند و خیلی واضح می‌توان حس علاقه‌مندی این ۲ جوان را درک کرد.

چطور با هم آشنا شدید؟


امیر: پرستو برای ملاقات برادرش آمده و در سالن ملاقات همدیگر را دیدیم و از همانجا بود که با هم آشنا شدیم.

شماره تلفن پرستو را چطور به دست آوردید؟


امیر لحظه‌ای سکوت کرد و سپس گفت از مادرم خواستم که شماره پرستو را بگیرد.

سکوت پرستو با خنده شکسته شد و گفت: راستش من شماره ام را به او دادم، آن روز امیر ناراحت بود و خواستم علت ناراحتی اش را بپرسم و از مادرش خواستم شماره ام را به او بدهد که وی نیز خواست خودم این کار را بکنم که کمی با امیر حرف زدم و شماره‌ام را به او دادم تا با من تماس بگیرد.

از همان روز اول نسبت به همدیگر احساس داشتید یا نه؟


پرستو: نه اصلاً قرار نبود کارمان به اینجا کشیده شود و فقط بحث کمک و کنجکاوی بود که با امیر تلفنی صحبت کردم.
امیر: فقط بحث همدردی بود و هیچ احساسی بین ما وجود نداشت.

به چه اتهامی‌زندان افتادی؟

امیر ابتدا با یادآوری روز حادثه سکوت کرد و نمی‌خواست آن روز را دوباره به یاد آورد اما اصرار پرستو سکوتش را شکست و در حالی که از پرستو کمک می‌گرفت، گفت: دی ماه ۸۸ برادرم حسین یک کتانی خریده بود و خواهرزاده ام محمد که همسن من بود و اعضای خانواده اش نیز با ما در یک ساختمان زندگی می‌کردند، روز حادثه محمد کتانی حسین را برداشته بود و سر این موضوع با هم درگیر شده بودند. محمد پس از ۲ ساعت به جلوی ساختمان آمد و حسین را برای کتک کاری به بیرون ساختمان کشید.

خواب بودم که صدایم کردند و گفتند که حسین و محمد با هم دعوا می‌کنند، با عجله جلوی ساختمان رفتم و دیدم که برادرم از ناحیه پهلو هدف چاقوی محمد قرار گرفته و خواهرزاده‌ام با دیدن من به سمتم حمله کرد و ضربه ای به دستم زد که توانستم چاقو را از دستش بگیرم، محمد پا به فرار گذاشت و من در تعقیبش بودم که پایش به جدول گیر کرد و به زمین افتاد و من نیز همراه او برای گرفتنش روی زمین افتادم و وقتی به خودم آمدم دیدم چاقو به کمر محمد فرو رفته است.

در دادگاه هم این حادثه را بازگو کردی؟


امیر: بله، اما آنها می‌گفتند یا تو ضربه را زدی یا برادرت . پدر و مادرم پیر هستند و چون با برادرم در زندان بودیم و نگران پدر و مادرم بودیم من گفتم که ضربه را من زدم و همین باعث شد که برادرم آزاد شود و من به اعدام محکوم شوم.

خانواده خواهرت رضایت نمی‌دهند؟


امیر: خواهرم سال گذشته رضایتش را اعلام کرد اما دامادمان می‌گوید بی پول است و باید برای رضایتش پول درخواستی را به آنها بپردازم.
 
شنیدم قرار است با هم ازدواج کنید؟


امیر: پرستو اصرار دارد که در زندان با هم عقد کنیم اما من مخالفت کردم.

چرا؟


امیر: من یکبار اشتباه کردم و زندگی یک جوان را گرفتم و زندگی خودم را هم تباه کردم، معلوم نیست من تا کی زنده باشم و شاید این حکم خیلی زود اجرا شود. چرا بخواهم با یک اشتباه دیگر زندگی یک دختر را خراب کنم؟! من پرستو را خیلی دوست دارم و تصمیم دارم با او ازدواج کنم اما نه در زندان بلکه بعد از آزادی‌ام.

پیشنهاد ازدواج از سمت چه کسی بود؟


محمد: پیشنهاد ازدواج از طرف من بود.

پرستو که در این مدت سکوت کرده بود پس از پاسخ این سؤال گفت: راستش می‌خواستم بروم امیر را ملاقات کنم اما فقط خانواده درجه اول می‌توانند با زندانی ملاقات کنند. آنجا بود که به امیر گفتم من که می‌خواهم کارهایت را انجام بدهم تا آزاد شوی و می‌خواهم با هم ازدواج کنیم سپس می‌روم پیش قاضی شهریاری و ماجرای ازدواجم را با آنها مطرح می‌کنم که امیر پذیرفت و ابتدا فقط برای دیدن بود و ملاقات بود که الان این موضوع خیلی جدی تر شده است.

خانواده‌هایتان خبر دارند؟


پرستو: بله، همه اعضای خانواده‌ا‌م می‌دانند فقط پدرم کمی‌ مخالفت می‌کند.
امیر: خانواده‌ام همه در جریان هستند و از صحبت‌هایمان هم خبر دارند و موافق هستند.

آیا پولی برای پرداخت دیه جمع شده؟


امیر: خبر نداریم.

برای آینده چه برنامه‌ای دارید؟


امیر: خیلی کارها دارم و اول از همه چیز برای سربازی ام می‌روم.

چقدر از سربازیت مانده؟


امیر: فکر کنم حدود ۱۱ ماه بود که به زندان افتادم.
پرستو  در جواب امیر گفت: ۸ ماه از خدمت سربازی اش می‌گذشته که این اتفاق افتاده است.

فکر کنم شما از خیلی وقت پیش همدیگر را می‌شناسید که پرستو اطلاعات بیشتری دارد؟


پرستو: آنقدر رفتم سؤال کردم، آنقدر رفتم از همسایه‌ها و فامیل‌هایشان درباره امیر پرس‌وجو کردم که از همه زندگی امیر اطلاع دارم.

این پیگیری‌ها و سؤالات برای چه بود؟


پرستو: چون می‌خواستم مطمئن بشوم که امیر بی گناه است.

مطمئن شدید؟


پرستو: همه همسایه‌ها دیده بودند که امیر و خواهرزاده‌اش می‌دونــــد و هر دو روی زمین افتاده اند و امیر قصد کشتن نداشته که این اتفاق رخ داده است و همه می‌گفتند که امیر بی گناه است.
امیر: چون این اتفاق در کوچه رخ داده خیلی‌ها  شاهد بودند.

برای خودت وکیل گرفته‌ای؟


امیر: نه، خیلی سال است که از این اتفاق گذشته و حکم صادر شده است و به صراحت گفتم که کشتم.
پرستو: وقتی به امیر می‌گفتم وکیل بگیر آنقدر ناامید بود که می‌گفت من ۲ ماه بیشتر زنده نیستم پس چرا بی‌خودی وکیل بگیرم.
امیر: نمی‌دانستم خدا قرار است فرشته امید به زندگی‌ام بیاورد.

قرار بود که روز ولادت حضرت علی(ع) با هم عقد کنید؟


پرستو: امیر قبول نمی‌کند و هر چه من می‌گویم نمی‌پذیرد، مثل فیلم‌های هندی شده من همه‌اش دارم از امیر خواستگاری می‌کنم و دنبالش می‌دوم.

امیر با شنیدن این مثال در حالی که می‌خندید، گفت: نمی‌دانم قرار است زنده بمانم یا نه ، می‌خواهم تکلیفم روشن شود و اگر مردم کمکم کنند که آزاد شوم با پرستو ازدواج می‌کنم.

هر روز با هم تماس دارید؟


پرستو: بله روزی ۸ ساعت.

شایعه شده که ماجرای ازدواج شما فقط یک داستان برای آزادی امیر است؟


امیر: نه اصلاً این شایعه درست نیست و اصلاً قرار نبود این ماجرا رسانه ای بشود و حتی وقتی من این مطلب را در روزنامه خواندم شوکه شدم و به پرستو اعتراض کردم و شنیدم او وقتی برای بار دوم به دادسرا می‌رود باز از سوی خبرنگاران هدف قرار می‌گیرد و ماجرای عقد ما در روز ولادت حضرت علی(ع) به چاپ می‌رسد.

پرستو: فکر کنید که شایعه باشد. اگر مردم کمک کنند جان یک نفر را نجات بدهند اشکال دارد؟! من و امیر واقعاً به هم علاقه داریم و می‌خواهیم ازدواج کنیم و تنها سنگی که جلوی راهمان است مسأله پرداخت دیه است.

از مردم چه توقعی دارید؟


امیر: من از مردم توقعی ندارم چون این اتفاق ( اعدام) در مورد من رخ می‌دهد و هیچ کس را ناراحت نمی‌کند ولی من جوان هستم و در یک اتفاق خواهرزاده ام کشته شد و متهم شناخته شده‌ام و همه امیدواری‌ام آزادی و پرداخت دیه است که به زندگی برگردم.

امیر! از روزی که با پرستو آشنا شده ای رفتارت تغییر کرده؟


امیر: بله، آدم ناامید و افسرده‌ای بودم که به آزادی هم فکر نمی‌کردم، اما از روزی که با پرستو آشنا شدم و همدیگر را شناختیم کلی روحیه و امید پیدا کردم و به آینده نگاه می‌کنم.

خانواده‌ات نتوانسته‌اند این  پول را تهیه کنند؟


اگر می‌توانستند در این ۸ سال تهیه می‌کردند؛ ما قشر ضعیف جامعه هستیم. پدرم با ۸ بچه، باغبان مدرسه است و نوه‌هایمان هم با ما زندگی می‌کنند و شما حساب کنید یک باغبان چقدر پول دارد که بتواند خرجی این بچه‌ها را بدهد.

حرف آخر؟


امیدواریم کمکمان کنند تا بتوانیم آزادانه به زندگی مان ادامه دهیم و حسرت روزهای از دست رفته را نخوریم. امیر در پایان گفت: اگر پول تهیه نشود من اعـــدام می‌شوم و سخت ترین لحظه زنـــــدگی ام را در کوتاه ترین زمان تجربه می‌کنم. در طول این زمان کوتاه فقط به این فکر می‌کنم که پرستو با نبود من چه می‌کند این احساس هر روز مرا آزار می‌دهد چون من که دیگر نیستم ولی پرستو زنده است.

بنا بر این گزارش، کسانی که حاضر به کمک به این زوج جوان هستند تا با پرداخت دیه و رضایت خانواده مقتول این ۲ جوان به هم برسند به سرپرستی دادسرای امور جنایی یا شعبه اجرای احکام دادسرای ناحیه ۲۷ تهران مراجعه کنند.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۶
انتشار یافته: ۹۰
برای کمک کردن خواهرش مقدمتره تا اینکه مردم یه مشت چاقوکش شیادو سروسامون بدن.
کی در یک دعوای ساده با چاقو دنبال کسی میفته
خواهرش رضایت بده بع مردم چیکار داره
فیلم هندیه مگه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
با چاقو دنبال خواهرزاده اش نکرده بلکه چاقو را از دستش بیرون اورده. فقط دنبالش کرده که او را بگیرد و نگذارد که کاری بکند. چاقو ناخواسته در بدن مقتول فرو رفته
عجب ! چرا ما اینقدر برای قاتل دلسوزی می کنیم ولی یادمان می رود مقتولی بوده و خانواده ای دارد که تا آخر عمر در عذابند!! ایشون که فرمودند خوردند زمین و کاملا اتفاقی بوده ! بعد می گوید نمی خواهم با اشتباه دوم زندگی یکی دیگر را هم خراب کنم؟؟!!! بعد هم می گوید در دادگاه گفتند یا تو کشتی یا برادرت!!!!! و با این فرض حکم اعدام برای ایشان دادند یعنی در دادگاه بین این دو برادر قرعه کشی کردند ؟ یا پشک انداختند ؟؟ !! بعد قرار گذاشتند این یکی را اعدام کنند؟؟!! حضرت تابناک و هر خبر گزاری دیگر وقتی یک محکوم به اعدام یا محکوم به هر حکمی که آن حکم قطعی شده اجازه دارد به راحتی در مورد جرم خود و مراحل دادرسی سخنرانی عاطفی نماید و صدور آن حکم را اینطور ( آنهم اعدام ) آبکی جلوه دهد، شایسته است گوشه ای از دادخواست ، دادنامه و شواهد و دلایل دادگاه برای صدور حکم هم منتشر شود تا اینطور رای دادگاه بطور یک طرفه سست جلوه داده نشود و وهن نگردد. باز هم به این زوج مناسب هم تبریک می گوییم.
امیدوارم گشت ارشاد و پلیس فتا از این قضیه ناراحت نباشن و حرصشون در نیاد!
یعنی تا حالا نفهمیدید کل قضیه مشکوکه ؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۸
خدا عقل را از ادم نگیره
آقا بالاخره امیر یا محمد !!!!
"پیشنهاد ازدواج از سمت چه کسی بود؟

محمد: پیشنهاد ازدواج از طرف من بود."
پاسخ ها
ناشناس
| United States |
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۹
فکر کنم اینجا یه لحظه محمد جواب داده. :دی
خوب خانواده خواهرش رضايت بدهند اين راحتترين راهه
این مطلب واقعا بد آموزی دارد لطفا به عواقب این نوع گزارش و خبرها دقت فرمائید کشتن آدمها خیلی راحت شده و مجازاتها دارد بی رنگ می شود فوقش طرف 500 میلیون می دهد و ازاد می شود لطفا بیشتر دقت فرمائید
سر کتانی آدم میکشن بد رمانتیک میشن که مردم براشون پول جمع کنن
پاسخ ها
محمدرضا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۸
دقیقا من هم به همین فکر می کردم. نباید برای خانواده ای که توش سر کتانی چاقو کشی میشه و ادم کشته میشه گزارش تهیه کنید و با یک تیر خاص وقت مخاطب رو بگیرید.
اگر اثبات شود بی گناه است ، و خانواده دامادشان هم کمی کوتاه بیاید، خیرین بزرگوارهم کمک کنند ،میشود به نتیجه ای رسید، (فکر نمیکنم کسی از که واسطه شده برای درگیری کسی را بکشد ،ان هم خواهر زاده اش را.)
پاسخ ها
عباس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۸
یک آدم بیگناه کشته بعد آزاد بشه؟!

شما بچتو بکشن میبخشی و اگرم ببخشی چطور کنار میای با این مسئله که ترس از اعدام با این بخشش ها کم بشه
به خاطر کفش کتانی !!!!!عصبانیت ، دعوا، چاقو کشی
همه به خاطر فقر و بی پولی.
وگرنه دایی به خواهر زاده اش همون کتانی را کادو می داد و همه با هم خوش بودند.
خیلی جالبه
کسی که به خواهر زاده خودش رحم نمیکنه
سر یه کتانی .... !!!؟؟؟
چه آدرس بدی برای کمک دادی تابناک :(
متاسفانه من نمیتونم کمک مالی بکنم اما دعا میکنم بتونه از دامادش رضایت بگیره. هرچند داغ جوون خیلی سنگینه خدا نصیب هیچکس نکنه
حالا بیایید ازدواج با قاتلها و دزدها و خلافکارها را برای دختران ساده ما تبلیغ کیند!!!!!!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۹
بمیرم الهی! چقدر هم دختران ما ساده هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تابناک عزیز لطفا آدرس دقیق بگید آخه ما از کجا بدونیم شعبه اجرای احکام ناحیه 27 کجاست و اینکه پیش کی باید بریم!!!!!
اگه کتانی رو کادو میداد پرستو با امیر آشنا نمی شد
اگه کتانی رو کادو میداد پرستو با امیر آشنا نمی شد
به این قسمت داستان توجه کنید تا بی گناهی قاتل ثابت شود:
.....با عجله جلوی ساختمان رفتم و دیدم که برادرم از ناحیه پهلو هدف چاقوی محمد قرار گرفته و خواهرزاده‌ام با دیدن من به سمتم حمله کرد و ضربه ای به دستم زد که توانستم چاقو را از دستش بگیرم، محمد پا به فرار گذاشت و من در تعقیبش بودم که پایش به جدول گیر کرد و به زمین افتاد و من نیز همراه او برای گرفتنش روی زمین افتادم و وقتی به خودم آمدم دیدم چاقو به کمر محمد فرو رفته است.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۸
ببخشید آقای دانشمند و کاراگاه! از کجای این نوشته میشه پی به بی گناهی برد؟
بی شوهری داره بیداد میکنه .......
نظر ما که جز اولیا بود چرا چاب نکردی؟؟
واقعاً که دایی و خواهر زاده و کتانی و قتل و ...
بنام خدا- در این گزارش گفتگو موارد ضد و نقیض از اعتراف به قتل تا ادعای بیگناهی وجود دارد...
لطفا چندتا خیر یک مبلغی تهیه کنند و به حساب دادگاه بریزند و چند تا ریش سفید هم بروند از پدر مقتول تقاضای تخیفف دیه بکنند. حتما قبول می کنند انشالله.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۹
قاتلا رو به همین راحتی برگردونیم بین خودمون؟ شما الان مطمئنین که بی گناهه؟
یک جفت کتانی = قتل واعدام
امیدوارم چند سال بعد تیتر تابناک این نشه: زنی که باعث جلوگیری از اعدام شوهرش شده بود، بدست شوهرش کشته شد!
درابن دنیای وانفسایی که ما داریم می بینیم اصلا بعید نیست یک نقشه ضوری و مهندسی شده باشد برای جمع کردن پول !
اين همه توضيح و عدم بيان اين كه مگه كل ديه يك نفر چقدره؟ تازه مادر مقتول هم رضايت داده كه از كل كم ميشه! مثل اين كه هزينه هاي جانبي هم حساب شده!!!!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۸
مادر مقتول ولی دم نیست
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۲:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۰
کی گفته؟ مادر ولی دم محسوب می شه.
به نظر من هم این موضوع مشکوکه !

چرا تمرکز نمیشه روی رضایت گرفتن؟؟
همش بحث سر اینه که مردم دست بکنن تو جیب 500 میلیون بدن به شازده دوماد خانواده تا به نوایی برسه .....
با سلام - کاش یه شماره حسابیم معرفی می کردن
گفتن شوهر کمه ولی دیگه اعدامی دیگه شوهر نمیشه! قضیه بو داره. شک نکنید کاسه ای زیر نیم کاسس.
کدوم دختری با متهم به قتل ازدواج میکنه . تو زندان آشنا شده؟ اونم اتفاقی؟!! بعد داداش دختره تو زندان اینقدر اوکی؟؟! داریم مگه؟داداش دختره به چه جرمی تو زندانه؟ دختره حتما گفته رضایت رو میگیرم پول میگیرم با جریحه کردن احساسات اولیا دم و مردم. بعد هم بدون هیچ اتفاقی جدا میشه.
ساده نباشیم ...
برای اون دختر نادان متاسفم
داستان مسخره ا ی بود
در روایتی خونم دختری اینقدر عاشق یه پسر کوری میشه که حتی حاصر میشه به خاطر ه ی دیدن پسرچشمانشو به اون هدیه بده همین کار را هم می کن بعد عمل دختر کور میشه پسر بینا بلاخره پسره که زندگیشو مدیون دختره بوده میزاره می ره الان نمی شه گفت تو دل این امی خان چی می گدره پرستو جان مو اطب باش ریسک نکن
در روایتی خونم دختری اینقدر عاشق یه پسر کوری میشه که حتی حاصر میشه به خاطر ه ی دیدن پسرچشمانشو به اون هدیه بده همین کار را هم می کن بعد عمل دختر کور میشه پسر بینا بلاخره پسره که زندگیشو مدیون دختره بوده میزاره می ره الان نمی شه گفت تو دل این امی خان چی می گدره پرستو جان مو اطب باش ریسک نکن
واقعا این خبر از ابتدا باید منتشر می شد؟ چرا جامعه و خبرگزاری ها درگیر بازی یک دختر با اهداف نامعلوم در شرایط کاملا غیر عادی می شوند؟ چرا مردم را درگیر این بازی های بچه گانه می کنند؟
خیلی متاسفم که چنین مطلبی می نوسیم ولی میتونه سناریو باشه.
وقتي خواهرش نميتونه جون داداششو نجات بده ، از مردم چه انتظاريه ؟
چطوری میتونیم کمک کنیم؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۹
نکنین آقا...نکنین!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۰
شما اگه وضع مالیت خوبه و دنبال چطور کمک کردنی برو هزینه درمان یک بیمار بی بضاعت رو قبول کن نمیخواد برای شخصی که به خواهرزاده خودشم رحم نکرده دل بسوزونی
به عنوان كسي كه سه سال قبل پدر و مادرم را از دست داده ام و از دو برادر قاتل، يكي قتلها را گردن گرفته و فعلا در زندان است و ديگري آزادانه تفريح مي كند و ما را تهديد به قتل مي كند، براي سيستم قضايي و اين داستان شرم آور شما متاسفم. دختران كشورم عشقشان را در زندان مي يابند. قاتل ميگه من كشتم و منتظر حكم است ولي ايشان مي خواهند از جيب مردم قاتل رو بيرون بيارند. وقتي احساس جاي عقل را بگيرد، انتظاري بيش از اين نيست.
نمیدونم چی شد چاقو رفت توی پهلوش
با بخشش این آقا و عروسی و ...

اعدام دیگر حالت بازدارندگیشو از دست میده و ترس از ان برای مجرمان صفر میشود

حکم اعدام باید برای ایشون اجرا بشه
یک فیلم جالب میشود . پول دیه هم در میاد تازه سود هم میدهد. سوژه جالبی است.
خوبه 500 میلیون از مردم میگیرن بعدش نصف نصف تقسیم میکنند و آخرش مثل فیلمهای هندی دختره به پسره میرسه و.....
از اینکه این دخترماجراجو بحرفهای یک قاتل اعتماد میکنه ما که جو گیر نمی شویم حتما قاضی محترم بعداز برسی های طولانی پرونده به نتیجه قطعی رسیده وحکم صادر کرده ولی فقط با بخشش پدر مقتول این ماجرا به سرانجام میرسد
اما دامادمان می‌گوید بی پول است و باید برای رضایتش پول درخواستی را به آنها بپردازم!!!!!
واقعا که طرف می خواد با خون مرگ بچه اش وضعیت مالیش خوب بشه .
اولاً یک لحظه کنترل اعصاب از بین می رود. دوماً اگر گناهکار صرف و مسجل بود حتماً در اوایل ورود به زندان اعدام می شد. سوماً فرض کنید به طور مشکوک می خواهند این زندانی از اعدام و زندان و مصائب رهایی یابد. بیاییم مثبت بیندیشیم. شما مردم هر روز به تعدادی متکدی ثروتمند پول صدقه می دهید. حالا بیایید حداقل نفری 1000 تومان صدقه بدهید تا این دو نفر به هم برسند. شما مردم به مردم سوریه عراق افغانستان لبنان فلسطین و سایر مردم در اقصی نقاط دنیا (افریقا) کمک می کنید بیایید به این دو جوان هم کمک کنید. ایشان ناخواسته قتل اجام داده است. بیایید درک کنیم. و خودمان را جای این عزیز قرار دهیم.
میگن که ، آدم شریک زندگیشو تو خیابان پیدا کنه ، تو خیابان هم از دست میده . حالا این که تو زندان پیدا شده چی میشه ؟!!!!
اگه بیگناه باشه خداکمکش میکنه
بیگناه تاپای دارمیره ولی بالای دارنمیره
کاش درس عبرت بشه برای همه
اخه مردحسابی گیرم قصدکشتن نداشتی واسه چی به خواهرزداده ات چاقوکشیدی
اگه کشته هم نمیشد بعدا باچه رویی میخواستی به صورت خواهروخواهرزاده ات نگاه کنی
پاسخ ها
رویا
| Iran, Islamic Republic of |
۰۲:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۰
منفیا برای اینه که سر بی گناه خیلی راحت بالای دار می ره. من یه وکیلم. بهتون اطمینان می دم که می ره!
فقر در همه جای دنیا هست ولی این فقز مالی نیست که باعث جرم و جنایت میشه بلکه فقر فرهنگ هست که باعث میشه خیلی ها دست به جنایت بزنن من خیلی فقیر میشناسم که با ابرو و شرافت زندگی میکنن و انقدر ادم های شریفی هستن که نگو.
این قیبل مسائل فنی و پیچیده بهتره از طریق ستاد دیه پیگیری بشه چونکه در آنجا افرادی آگاه به امورحقوقی هستند که بدور از احساسات وارد پرونده میشوند و موضوع را پیگیری میکنند.
آقای تابناک روش جالبی برای گدایی نیست لطفا این خبرها را انتشار ندهید.

تو خانواده ایی که چاقو کشی رسمه دیگه این فیلم ها چیه درمیارند.
درد بي شوهريه
درد بي شوهريه
این یک رول می باشد برای دور زدن قصاص و آزادی
یارو سربازه دخترخانم شما زن این اقا بشید چطور امرارمعاش می کنید مردم پول دیه بدن خرجی بقیه چه خوب ازبی پولی حالا دختره مجبور به....میشه این فیلمها قدیمیه مردم به کسی کمک میکنند که تصادف غیرعمدی مشکل پولی که حقیقت ازدست رفته باشد ودرزندان افتاده یارو رفته پول
شوهر خواهرش رضایت بده یا کمتر بگیره. 500 میلیون قراره به چند نفر برسه راستی!!!
پسرى با كفشهاى كتانى
فرهنگشون فرق داره .ازنظرروانی خانواده احساسی بی منطق ،لاابالی وچاقوکش که عقده های مختلف روانی دارند.دختررانمیدونم ولی فقط بایک احساس دلسوزی عاشق کسی میشه وبااحساس نفرت خدای ناکرده جدامیشه!!خانواده هاباید ریشه دارازنگاه فرهنگی باشند.
يعني مرد مورد علاقه اش را از طريق هم سلولي بودن با برادر خلافكارش يافته است ؟
خریت نه تنها علف خوردن است!!!!
این دیک داستان از پیش طراحی شده و مظلوم نمایی است . شما چرا با انتشار این مطالب کلاه سرتان می رود.
اينها سياه بازى دراوردندويه باند هستن كه ميخوان بااين روش خيرين روتيغ بزنن ونقشه روهم دوتا دوست توى زندان كشيدن وپاى هيچ عشق وعاشقى هم توكارنيست
خوشحالم که می بینم اکثریت مردم احساساتی نشدن و چشم بسته این داستان رو باور نکردن.
اعدام شاید اسم و چهره خشنی داشته باشه اما این اقای داماد یک قتل مرتکب شده و باید سزای عملش را ببیند با بر پا کردن عروسی نمیتوان از مجازات گریخت اگر من جای خانواده مقتول باشم در دار زدن این قاتل تردید نمیکنم و داغش را به دل نوعروسش می نشانم تا بفهمند نمیشود ادم کشت و با هیاهوی عروسی در شبکه های اجتماعی از مجازات فرار کرد در تمام کشور هایی که داعیه حقوق بشر دارند هیچ متهمی نمیتواند با عروسی رضایت بگیرد
ایا مهمه ما ادما داستان و باور کنیم یا نه ؟
هر کسی تو زندگیش اشتباه میکنه و باید فرصت دوباره بهش داده بشه . اگه واقعا بی گناه باشه و اتفاقی بوده باشه چی ؟
مگه به وچود خدا شک دارید ؟ بزارید ما فرصت بدیم به این جور ادما که اگه گناه کار باشه نزد خدا جواب کارش و میده دیگه !
اعدامش نکنید اما حبس ابد بهش بدید تا با اون دختره ازدواج کنه ولی خیلی هم خوش نباشه.
فکرمیکنم پرستودخترترشیده ای بیش نیست.ازمیخواهدازاین آب گل آلودماهی بگیرد!ولی این ماهی نیست بلکه تمساح است!
الجمدالله همه مشکلات این ملت حل شده و فقط همین یکی مونده. تابناک واقعا خدا خیرت بده که دنبال رفع این امر مهم و ... هستی.
ای کیوها اگه چند جا این مطلب را بخوانید درک می کنید که خواهرش طلاق گرفته و رضایت داده داماد خانواده رضایت نمیده. هیچکس جای دیگری نیست اتفاق یکهویی می افتد . این پسر با فکر قبلی که این کار نکرده کسی قاتل هست و باید اعدام بشه که با نقشه و فکر وبرنامه ریزی دست به قتل بزند.چشمها را باید شست جور دیگر باید دید
به نظر می رسد قانون اعدام نیاز به بازنگری دارد. برای شروع شاید بهتر باشد که آماری از تعداد احکام اعدامی در مقایسه با اعدام شدگان تهیه شود. به نظر می رسد فقط کسانی اعدام می شوند که از طبقه محروم و فقیر بوده و استطاعت پرداخت دیه را ندارند. ا ز جهت دیگر جرم عمومی چرا باید بدون مجازان بماند چنانجه دیه پرداخت شود. تمامی این ها مواردی است که نیاز به بررسی کارشناسانه دارد تا میزان جرایم کاهش یابد.
دوستان نمیخوان کمک کنن دیگه به سمت و سوی قضاوت عجولانه هم نرن.من و شما که با دو سطر نوشته که نمیتونیم حکم بدیم.همه ما هم توی زندگی اشتباهاتی داشتیم ...پس لطفا مثبت بیاندیشیم.
حالا خوبه اين پرستو خانم بابك زنجاني را تو زندان نديد الان بايد ٤ مليارد يورو جمع ميكرديم برا ازادي بابك
امیدواریم مجلس جدید نسبت به بازبینی قوانین ناعادلانه وتصویب قوانین عادلانه ومطابق با خردوعدالت اقدام کمد.
متاسفم برای این مردم ک چقدر بی عاطفه شدن ،ملت ما ایرونیم اینو یادتون نره ایرانی با رحم ومهربانی معروفه اینقدر دنباله قتله دیگران نباشید متاسفم
من نمی دونم چرا آنقدر قلب همه ما آدم ها را زنگار گرفته
ولی گناه دارند ها...،،
عزیزان اگر کمک نمی کنید لااقل ذهن مردم را خراب نکنید،حالا اشتباه کرده ولی ما باید بدانیم جان آدمیزاده
روزی 8 ساعت تو زندان ؟؟؟؟
هزینه تلفنشون بیشتر از دیه شده
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر